کتاب سوزی

1- در نخستین فاجعه کتاب سوزی به گزارش دینکرد که به زبان پهلوی میانه نگاشته شده است اسکندر تمامی نسک ها و کتابهای مغان را به جز آنان که در رابطه با پزشکی و ستاره شناسی بود سوزاند و باقی مانده را به زبان یونانی برگرداند و به کتابخانه اسکندریه منتقل ساخت.
2-آتش سوزی کتابخانه اسکندریه توسط جولیوس سزار در سال 48 قبل از میلاد، آن باقی مانده متون باقی مانده از ایران پیش از هجوم اسکندر را نیز نابود ساخت.
3- بنابر گزارش ابن خلدون در مقدمه ابن خلدون پس از فتح ایران توسط مسلمانان سعدبن ابی وقاص به عمر نامه می نویسد که مجموعه های عظیمی از کتب خطی یافت شده اند و از او می خواهد تا به او بگوید با آنها چه باید کرد. عمر بن خطاب در پاسخ برای او می نویسد همه را در آب بریزید زیرا اگر حقیقتی در آنهاست ما بهتر از آن را داریم و اگر کفر و گمراهی در انهاست همان بهتر که همگی نابود شوند. و چنین شد که همه ان کتابها یا در آب ریخته شد و یا طعمه آتش گردید.
4- آتش زدن کتاب مرجع پزشکی جهان توسط تبریزیان
ایشان سالهاست با استفاده از باورهای عامیانه در میان مردم، تلاش در ترویج یافتههای خود به اسم طب دینی دارد و برای تقدیس آنها، از روایاتی که بارها محدثان آنها را نقد کرده اند، استفاده میکند. این رفتار وی، در حوزه قم، مورد تأیید هیچ کس، جز شماری از هواداران ساده لوح او که مانند آنها همه جای دنیا هستند، نیست.